یاسین یاسین ، تا این لحظه: 16 سال و 6 ماه و 12 روز سن داره

یاسین یاس روی زمین

تولدت مبارک 2

بازم شادی و بوسه ، گلای سرخ و میخک   میگن کهنه نمی شه تولدت مبارک تو این روز طلایی تو اومدی به دنیا و جود پاکت اومد تو جمع خلوت ما تو تقویما نوشتیم تو این ماه و تو این روز از اسمون فرستاد خدا یه ماه زیبا یه کیک خیلی خوش طعم ،با چند تا شمع روشن یکی به نیت تو یکی از طرف من الهی که هزارسال همین جشنو بگیریم به خاطر و جودت به افتخار بودن تو این روز پر از عشق تو با خنده شکفتی با یه گریه ی ساده به دنیا بله گفتی ببین تو اسمونا پر از نور و پرندس تو قلبا پر عشقه رو لبا پر خندس تا تو هستی و چشمات بهونه س واسه خوندن همین شعر و ترانه تو دنیای ما زندس و...
30 مهر 1390

تولدت مبارک1

روزتولدتوستاره هادمیدند پرستوهای عاشق به خونشون رسیدند روزتولدتوبخت من ازراه رسید نیمه جونی،جون گرفت تشنه به دریارسید تکرارحرفهای منی مثل سرود زندگی عشقت شده برای من بودونبودزندگی ...
30 مهر 1390

شب تولد چهار سالگی

تولد تولد تولدت مبارک امشب شب تولدت مامان جونی تولدت مبارک ان شاالله به همه آرزوهات برسی اون قدر خوبی که می شه واسه تو همه شعرای ناگفته رو گفت حرف تازگی داره همیشه روزی صد بار میشه حرفاتو شنفت ...
30 مهر 1390

بدون عنوان

دیروز تو مهد زبان جشن ماکارونی داشتیم مامانا هم بودن خیلیییییییییییییییییییییی خوش گذشت اینم چندتا عکس چقد خوشمزه است استراحت بعد از خوردن ...
29 مهر 1390

عطر یاس مامان

گاه می خواهم فرار کنم از تو، از خودم اما به کجا؟ هوا هم بوی تو را می‌دهد یک، دو، سه... نفس را در سینه حبس می‌کنم چشمانم را می‌بندم پلک هایم را محکم می‌فشارم تصویر تو لحظه به لحظه پررنگ‌تر می‌شود بوی تو در سرم می‌پیچد مست می‌شوم دستانم را به زاویه نود از بدنم باز می‌کنم می‌چرخم، می‌چرخم، می‌چرخم بر مدار زمین برخلاف عقربه‌های ساعت مست می‌شوم... گیج می‌خورم انگار نفس را با تو یکجا بلعیده‌ام یک، دو،‌ سه... آه می‌کشم معلق می‌شود یادت... و عطرت یکجا در هوا مست می&...
24 مهر 1390

ای تو لنگر گاه تسکین دلم

ای مطلع شرق تغزل چشمهایت خورشید ها سرمی زنند از پیش پایت ای عطر تو از آسمان نیلوفری تر پیچیده در هرم نفسهایم ، هوایت نفسمی مامان ، دوست ترت دارم از هرچه هست / ای تو به من از خود من خویش تر .  لحظه های آغاز نفسهایت نزدیک می شود ، و فصل نوی زندگیم را به یادم می آورد مادر بودن با تو معنا پیدا کرد ،   دوست تر از آنکه بگویم چقدر بیشتر از بیشتر از بیشتر ...
24 مهر 1390